-
سالگرد
سهشنبه 27 فروردینماه سال 1392 19:15
امروز 27 فروردین 1392 3 سال شد نه... اون روز 27 فروردین 1389 چه حسی داشتم اون روز میخواستم خوشبخت بشم 3 سال قبل این موقع ها چه قیامتی بود اینجا... لعنت به چراغ سرخ.... لعنت به چراغ سبز 3 سال گذشت 3 سال گذشت 3 سال گذشت .......خدایا عاقبتم و به خیر کن
-
یک سالی که گذشت
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1392 16:40
-
بعد از 221 روز صداتو شنیدم
چهارشنبه 29 آذرماه سال 1391 23:32
امروز بهم زنگ زدی ساعت 1:59 دقیقه ظهر بود اداره بودم اگرچه شماره تو توی گوشی جدیدم سیو نکرده بودم که یه باری از روی دلتنگی یا هر چیزی بهت اس ام اس ندم یا شایدم دیگه امیدوار به دیدن اسم و عکست توی گوشیم نباشم با اینکه تمام این ماهها هر وقت یه شماره ناشناس بهم زنگ میزد آرزو میکردم تو باشی هر وقت یه اس ام اسی میومد واسم...
-
بازم دلتنگی
چهارشنبه 15 آذرماه سال 1391 23:35
خیلی دلم برات تنگ شده گاهی آرزو میکنم 1 بار زنگ بزنی مثل اونوقتا الکی ...... فقط الکی زنگ بزنی که صداتو شنیده باشم که 1 دیگه بگی ..... خوابم میاد خیلی دلم برات تنگ شده کاش 1 بار زنگ بزنی.... فقط همین.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 آذرماه سال 1391 01:38
رفیق من سنگ صبور غمها به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم مجنومنم و دلزده از لیلی ها خیلی دلم گرفته از خیلی ها نمونده از جوونیام نشونی.... پیر شدم پیر تو ای جوونی پیر شدم پیر تو ای جوونی.
-
محرم
سهشنبه 7 آذرماه سال 1391 01:56
امسال تاسوعا - عاشورا هم گذشت برگردم به ..... سال 1386 نزدیک عاشورا بود . گفت مشکل مالی دارم چکهام برگشت خورده..... تازه برف باریده بود با چه سختی به حسابش پول ریختم. 1387..... 1388..... و 1389 ......این 2 سال بهترین روزای عمرم رو داشتم اگه بشه 1 روز به عقب برگردم به آذر ماه 1389 میرم. زندگی رو از اونجا شروع میکنم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 23:02
چرا دیگه جوابمو نمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مهرماه سال 1391 22:16
زمانی که تمام راهو به شوق دیدن تو دوان دوان می آمدم ، حواسم نبود روزی باید این راهو با یاد دیدن تو با بغض برگردم...
-
تاوان
دوشنبه 17 مهرماه سال 1391 01:12
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثه من بود .....
-
مواظب من نبودی
یکشنبه 16 مهرماه سال 1391 23:10
خداحافظی کردن از زن ها، چه برای یک ساعت، چه برای همیشه، ظرافت می خواهد... بلدی می خواهد.... زن ها به نحوه ی جدا شدن حساسند به آخرین تصویری که از شما در ذهن دارند ... ای کاش اینجوری نمیرفتی....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 مهرماه سال 1391 17:03
هوای خوب مثل زن خوبه همیشه پیش نمی آد وقتی هم بیاد برا همیشه نمی مونه مرد اما قرص تره: اگه -بده بخت اینکه همونطور بمونه بهتره اگه هم خوبه که خب خوب می مونه ولی زن عوض می شه با بچه سن و سال رژیم غذایی حرف ماه بود و نبود آفتاب یا لحظه های خوش. زن حیاتش به تیمار عاشقانه توئه در حالی که مرد رو اگه بهش نفرت بدی قوی تر می...
-
دل تنگتم به اندازه 5 سال
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 01:19
تموم این چند سال روزای سال رو میشمردم فقط واسه رسیدن روز تولد تو پارسال کنارم بودی امسال جشن بگیرم یا ... امسال میمیرم از دلتنگی
-
ممنونم اجازه دادی با تو عاشقی کنم
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 00:49
دلخوشی هایم ................خداحافظ عاشقی هایم ......................خداحافظ ای همه وابستگی هایم ................خداحافظ ای همه شور و شرر هایم .................... خداحافظ ای همه خاطرات خوش .............................. خداحافظ ای همه بیقراری ها .......................................... خداحافظ.......
-
حرف آخرش
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 22:49
سلام خانم من ازدواج کردم واسه همینیه که زیاد نمیام نت
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 03:29
-
با تک تک ذرات وجودم این جملات رو تقدیم وجودت میکنم
یکشنبه 18 تیرماه سال 1391 22:49
تو را بجای همه کسانی که نشناختهام، دوست میدارم تو را بجای همه روزگارانی که نمیزیستهام، دوست میدارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشتهام، دوست میدارم تو را بخاطر دوست داشتن، دوست میدارم … برای اشکی که خشک شد و هیچوقت نریخت … لبخندی که محو شد و هیچگاه نشکفت، دوست میدارم تو را بخاطر خاطرهها دوست میدارم برای...
-
التماس
جمعه 16 تیرماه سال 1391 02:24
salam mishe ye kocholo faghat baham harf bezani yani ignoram kardi? gharar naboud injori beri agha man ke nagoftam bemon khob chi mishod injori nari? akhe man chi kar konam ......... midoni daram divone misham? be jone ........man ke gheyre khoshbakhtiye tor nemikhastam ta abad ham haminjoryeee che farghi mikone koja...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1391 16:59
خوبم درست مثل مزرعهای که محصولش را ملخها خوردهاند دیگر نگران داسها نیستم ....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 21:28
می دانم در هر حالی تنها هستم و خواهم بود بی تو....
-
ماسال
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 01:59
۵ شنبه قبل اینکه برم تهران طرفای ظهر بهم زنگ زدی قلبم داشت وای میستاد گفتی اون هتله که فولان جاستو میتونی زنگ بزنی ببینی اتاق خالی داره؟ خدایا باز داشتی میومدی اینجا؟؟؟ گفتم شمارشو ندارم بعید میدونم بتونم واست کاری کنم گفتی حالا 1کاریش بکن دیگه خلاصه هر جور که بود شمارشو گرفتم واست 1 اتاق گرفتم خیالم راحت شد که مثل...
-
میکنم دست نیاز به سویت دراز...
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 23:39
دارم آهنگ ای الهه ناز استاد بنان رو گوش میدم همون اهنگی که اون شب تو راه برگشت از ماسوله با همه وجود میشنیدم و اشک می ریختم اون روزا خیلی دلم برات تنگ بود فکر میکردم از دستت دادم فکر میکردم که دل تو رو شکستم فکر میکردم از این که من ازدواج کردم ناراحتی فکر میکردم الان تو تنهایی داری چی کار میکنی 1قطره آب حرومم بود که...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 18:23
-
.......کجایی؟
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 18:06
دارم دق میکنم میدونم دیگه بهم فکر نمیکنی دیشب بعد اینکه بهت بای دادم تا 2 صبح منتظر بودم که شاید دلت منو بخوادو بهم زنگ بزنی دیگه طاقت که نیاوردم بهت اس دادم .......کجایی؟ تا الان موندم که جواب بدی.... باز آن بودی تو تموم این 5 سال 1 بار نشد تو پی ام بدی همیشه تند تند من سلام میدم این روزا همش میمونم نگاه میکنم آرزو...
-
این شب و روزا زیاد آن هستی دلم 1000 راه میره دلم گیره تواا
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1391 00:02
وقتی می یای صدای پات از همه جاده ها میاد انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه هر چی که جادس رو زمین به سینه من می رسه آآآآآآآآآآآی ای که تویی همه کسم، بی تو میگیره نفسم، اگه تو رو داشته باشم، به هرچی میخوام می رسم به هر چی میخوام می رسم وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1391 01:13
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1391 00:31
همش ازت فرار میکنم میدونی امروز چه روزی بود؟ 27 فروردین 2 سال قبل سال 1389 عقد بی وفاییم با تو رو بستم اگر چه خیلی پایدار نبود .... ولی تو رو ازم گرفت از دیشب که گفتی... راستی میدونی امروز کی اومده بود؟ طاهره با پسرش کلی ازش عکس گرفتم همش تو فکرم بود که عکسا خوب بشن که بهت نشون بدم ولی من که هیچ وقت دیگه اینکارو...
-
پلکام تاب پنهون کردن دلتنگی رو نداره
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1390 00:35
از این زندگی جهنمی به کی پناه ببرم؟؟ به اندازه تموم راهی که اومدم خسته ام و بدون امید به ناچار خودمو به جلو میکشم امشب سیاه تر از همیشه است ازم دوری... خیلی دور ... دنبال تموم یادگاری های مشترکمون گشتم هیچی باقی نمونده میدونم من اونی نیستم که تو بخوای تو چشات دیدم ولی نمیدونم چرا دلم اونجوری ریخت تموم ذرات خاک اون شهر...
-
دردت به جونم
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 00:01
آقایی فدات بشم قربون چشات بشم مزاحم نمیشم فقط خواستم بگم هوا سرده تازه حالت خوب شده خیلی مواظب خودت باش نفسم خیلی دوست دارم
-
نگاه تو
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 21:47
تموم زندگیم شده نگاهت نگاهی که دیدم و حس کردم نگاهت واسه من بود واسه خود من نگاهم کردی و بهم زندگی دادی
-
بیتاب
یکشنبه 17 مهرماه سال 1390 19:05
بادکنک من ... تاب نفسی را که به آن دادهام ندارد ... ببین ... چگونه سر به هر کجا میزند که تهی شود از اندوه