خزعبلات یه قلب پوسیده

لطفا بینی تون رو بگیرید .... بوی گند خفتون نکنه

خزعبلات یه قلب پوسیده

لطفا بینی تون رو بگیرید .... بوی گند خفتون نکنه

محرم

امسال تاسوعا - عاشورا هم گذشت 

برگردم به ..... سال 1386 

نزدیک عاشورا بود . گفت مشکل مالی دارم چکهام برگشت خورده..... 

تازه برف باریده بود با چه سختی به حسابش پول ریختم.  

 

1387.....  

1388..... و 1389 ......این 2 سال بهترین روزای عمرم رو داشتم 

اگه بشه 1 روز به عقب برگردم به آذر ماه 1389 میرم. زندگی رو از اونجا شروع میکنم 

چقدر متفاوت میشه با اوضاع الانم.... خدایا........  

1389بدترین محرم عمرم بود 

تلخ  سخت  پرغصه بدترین سال عمرم بود 

همون سال بود که شب تاسوعاش بهم گفتی  

حالم خوب نیست. نمیرم شهرمون .گفتم چرا؟ 

گفتی  آخه همه هم سن و سالام همه دوستام این شبا  

دست زنشونو میگیرن با بچه توی بغل میان عزاداری.....من چی؟؟؟ 

تمام غمای دنیا تو دلم بود 

تو قلبم چی میگذشت؟ 

به روزم چی اومد؟ چی گذشت؟ 

هیچ وقت ندونستی.....  

1390.... متفاوت از همیشه 

بی همه چیز و همه کس 

کوه حسرت بر دوش .....  

1391.....امسال 

تنها میدونم که امسال دیگه حالت بد نیست 

حتما میری شهرتون 

دست زنتو میگیری و عزاداری میکنی..... عزاداری قبول.  

من..... بی تو 

انگار سال 1386 با پول محبت امروز رو خریدم  

یه عاشق که عشقشو پیدا کرده.... 

 

اگر چه باز هم در ازاش من بیشترین ضرر رو کردم 

محبت رو خریدم...... 

محبت  و عشق پولی...... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد