خزعبلات یه قلب پوسیده

لطفا بینی تون رو بگیرید .... بوی گند خفتون نکنه

خزعبلات یه قلب پوسیده

لطفا بینی تون رو بگیرید .... بوی گند خفتون نکنه

« دوستت دارم » را

من دلاویزترین شعر جهان یافته ام

این گل سرخ من است.

دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق

که بری خانه دشمن

که فشانی بر دوست،

راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!

در دل مردم عالم – به خدا -

نور خواهد پاشید

روح خواهد بخشید.

تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو

این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت

نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو

« دوستم داری » را از من بسیار بپرس

دوستت دارم را با من بسیار بگو

فریدون مشیری 

 

یاد اون شب بخیر

چه عاشقونه این شعر رو برات خوندم

کاش یه باره دیگه اون شبا و روزا تکرار بشه

کاشششششششششششششششش 

 

عبورت چه زیبا بود 


وقتی از زندگی ام میگذشتی


من فقط مست دیدنت بودم


کاش میدانستم


تماشای این زیبایی


به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد....

با اجازه محیط زیست

 

 

دریا، دریا دکل میکاریم

 

 

ماهیها به جهنم!

 

 

کندوها پر از قیر شدهاند

 

 

زنبورهای کارگر به عسلویه رفتهاند

 

 

تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند

 

 

 چه سعادتی!

 

 

داریوش به پارس مینازید

 

 

ما به پارس جنوبی!

 

 

از رو بیکاری

سلام تو کافی نت دانشگاه هستم

 سمت چپم یه آقا مهندسی نشسته سمت راست هم یه جغجغه

2 تا دیگه کلاس دارم جفتشون مزخرف

صبح از بس هول بودم ۱زودتر اومدم دانشگاه

اولین روز تو دانشگاه بود که یه صبح بهاری مشت داشت

خیلی حال کردم           خدا جونم مرسی 

 اصلا نمی دونم واسه چی اومدم اینجا 

احتمالا فقط میخواستم از غرغرای یکی فرار  کنم 

 به هر حال هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا

ذوق میکنیییییییییم قول الکی میدهییییییییییییییم

سلام 

از وقتی باهاش حرف زدم رو زمین بند نیستم 

اووووووووووووهههههه چه رویای شیرینی 

چه میکنه این صدا 

 

دیروز دیگه هر جوری بود  

نگرانش بودم نگران که میشم خل میشم 

همه عالم باید وایسه تا من بهش برسم 

اگر چه بازم موقع حرف زدن فقط از درد مینالیدم 

پرسید من جواب دادم        همه  چی خوب بود تا وقتی که گفت میام شمال  

                                                                                                مردم و هیچی نگفتم 

 

 

 

امروز رفیق اومد خونمون   بهش گفتم یکم تعجب کرد گفت چرا   من از  فراغ خاطرم گفتم 

 میدونم این روزا زیاد حرف میزنم  

خوب میشم قووووووول میدم