امروز تا 12 ظهر خوابیدم
همه کارام مونده سرم درد میکنه امونمو بریده نمیدونم ار کجا پیداش شده
نزدیک 2 بود داشتم با گوشی بازی میکردم که زنگ زد
بازم درد لعنتی تو سینم پیچید
برداشتم ولی صداش نمیومد
قطع کردم
یه بار دیگه خودم زنگ زدم اشغال بود
و تا الان و1000 ساعته دیگه منتظرم که بازم زنگ بزنه
واسه این حال خرابم حتی صدای نفسش هم کافیه
مطمونم راه دیگه ای ندارم
تموم انرژی و نیازم به ادامه بودن اونه
هیچ وقت تو زندگیم نسبت به دورو برم انقدر بی تفاوت نبودم